|
متن زیر برداشت حقیر است از بیانات استاد است ونه عیناًکلام ایشان در صورت قصور واضافات از اهل بیت علیهم السلام ،استاد وشما محبین آل الله حلالیت میطلبم
نظام مندی دوجبهه ی حق وباطل: -نظام مندی در جبهه ی حق ، نظام امامت وامت است که در پی هدایت عالمیان است - نظام مندی در جبهه ی باطل نظام سلطه است که افراد در آن یا سلطه گرند یا سلطه پذیرونظام مندی براساس قدرت برای افزایش قدرت و لذت ومنافع است
هدف امام حسین علیه السلام از قیام عاشورا چه بود؟؟ نظریه ی1- هدف امام تشکیل حکومت بود قیام نمود تامثل یزیدی را کنار زند وحکومت اسلامی الهی تشکیل دهد ومدیریت جامعه در دست امام زمان قرار گیرد ونظام امامت وامت حاکم شود واهداف جبهه ی حق تعقیب گردد این نظربه درست است ولی ناقص .ونقص آن این است که امام در میان راه مکه به سمت کوفه از شهادت مسلم بن عقیلسلاام الله علیه با خبرگشت واین به معنای این است که امام حسین علیه السلام موفق به تشکیل حکومت نخواهد شد زیرا برای ایجادیک حکومت قانون ،امت وحاکمی لازم است واز ابتدای تاریخ خدا حاکم وقانون الهی را قرارداده است وهمواره در وجود امت الهی نقص وجود داشته است .وهمین دلیلی بود تابسیاری امام را تنها گذارند .امام درکربلا فرمودند شهادت حتمی است وهمه رفتند جز بنی هاشم واندکی .
نظریه ی 2- امام در پی شهادت بود طبق این نظریه حرکت امام برای شهادت وشهادت برای ما شفاعت وبرآوردن حاجات ما است این نظریه نیز نقص دارد زیرا همواره در تاریخ شهادت در پی هدفی بوده است وشهادت ابزاری است برای امر راجح دیگر ، از طرفی امام دوبار در موقعیت شهادت قرار گرفتند سال 56 و60هجری در دربار معاویه که با فراصت وزیرکی جان خویش را نجات دادند زیرا کشته شدن مقصد نبود وبنا نیست فقط کشته شوند بلکه باید برای اهداف والاتری به شهادت رسید
نظریه ی 3- که جامع نظریات است امام برای اصلاح امت رسول الله قیام نمود طبق وصیت نامه کتبی خود ایشان که می فرمایند انِّیلَمْ أَخْرُجْ أَشِرًا وَلاَبَطِرًا وَلاَمُفْسِدًا وَلاَظَالِمًا وَإنَّمَا خَرَجْتُ لِطَلَبِ الاْءصْلاَحِ فِی أُمَّه جَدِّی مُحَمَّدٍ صَلَّی اللَهُ عَلَیْهِ وَءَالِهِ؛ همانا من از سر غرور و سرمستی، تکبر و خودبزرگ بینی، فسادطلبی و ستمگری خروج نکرده و از اطاعت سر نپیچیده ام؛ بلکه فقط برای اصلاح امور امت جدم خروج کرده ام أُریدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعرُوفِ وَ أَنْهى عَنِ الْمُنْکَرِ؛ هدف من از قیام امر به معروف و نهى از منکر است واصلاح یکی از مصادیق امر به معروف است وامر به معروف نیز یکی از مصادیق اصلاح است که امام هردو مورد را بر شمردند . سوال : پس مبانی دیگر چه می شود؟ اینکه افرادی چون ابو حنیفه امام را نهی میکنند از قیام ومی گویند به حتم شهید خواهی شد وامام می فرمایند برای شهادت میروم !!! یا در جواب نا مه ی کوفیان می فرمایند در مدیریت وحکومت اسلامی همانند جدم رفتار میکنم و..... !!!! جواب : امام حسین علیه السلام برای رسیدن به اصلاح جامعه حرکتی انجام میدهند که طی آن یا مردم کوفه همراه امام حسین علیه السلام می شوند وحکومت اسلامی تشکیل می شود واز طریق حکومت جامعه اصلاح میگردد یا کوفیان با امام حسین علیه السلام همراه نمی شوند وامام به شهادت میرسند وبا شهادتشان به اصلاح امت می پردازند .پس میبینیم شهادت وحکومت هدف قیام امام حسین علیه السلام نبوده است بلکه نتیجه ی قیام است . سایرین هم به امام حسین علیه السلام پیشنهادهایی دادند انسانهای خوبی که خطا کار بودند خطای استراتژی که ریشه در اعتقادات آنان داشت در کتاب اشک باید راز دارباشد (مجموعه بیانات امام خامنه ای ) داریم که عبدالله ابن جعفرها وعبدالله ابن عباسها در مدینه ماندند وسر لای عبا پنهان کردند وبه منبر رفتند ومتخلف متخلف است). چه بسا با گریه وعجز ولابه از امام حسین علیه السلام خواستند تاقیام نکند حتی عبدالله ابن جعفر از والی مکه برای امام امان نامه گرفت تا امام در مکه بماند روش پیشنهادی آنان روش تبلیغاتی بود می گفتند با یزید بیعت نکنید ودر گیر هم نشوید به یمن بروید ویزید هم فراموش میکند وکاری به شما نخواهد داشت در صورتی که تحلیل غلطی بود ویزید دست بردار نبود می گفتند با منبر جامعه را اصلاح کنید ابن جعفرها وابن عباسها هدف امام را قبول داشتند واصلاح را لازم می دانستند با یزید هم مخالف بودند واو را مفسد فی الارض میدانستند تنهــــا روش امام حسین علیه السلام را قبول نداشتند براساس عقل عادی ومادی وغیر وحیانی والهی خویش به امام پیشنهاد میدادند وامام زمانشان را یاری نکردند. تا 80 سال بعد هم میگفتند حق با ما بود از سال 100 هجری به بعد آرام آرام پرده ها برداشته شد وپیروزی امام حسین علیه السلام آشکار گشت . عده ای چون عبدالله بن حنظله ها وزبیرها و مطیع ها و.....( قریب 30 نفر از نخبگان سیاسی واجتماعی ودینی آن زمان) نه هدف امام را قبول داشتند ونه روش امام را ودر پی حکومت بودند وبه همین دلیل بایزید مخالف بودند ، می دانستند که امام حسین علیه السلام به حکومت نمی رسد لذا با امام همراه نشدند امام حسین علیه السلام هم با آنان جبهه ی سیاسی تشکیل نداد زیرا میدانست آنان هدف وروش شان را قبول ندارند. حرف هایی از جنس حرف های امروزه میزدند به امام حسین علیه السلام می گفتند تا کی شما می خواهید با بنی امیه بجنگید ، مردم آرامش وآسایش می خواهند تا پیامبر صلی الله علیه وآله بود 90 غزه وجنگ انجام شد در دوران امام علی علیه السلام 5 جنگ و6 ماه درگیری در دوره ی امام حسن علیه السلام بس نیست؟ شما هم صلح را ادامه بدهید یزید جوان ابلهی است که چند روزی برسر کار است و... به امام خمینی رحمه الله نیز میگفتند به سیاست چکار دارید به منبر وکلاس ومحراب خود بچسبید ، ندیدید با مدرس ونواب ها وشیخ فضل الله ها چه کردند و.... وامروز با آمریکا چه کار داریدوتا کی مرگ بر آمریکا .........
و امام حسین علیه السلام فرمودند نه وروش عملیات را انجام دادند عملیات شهادت طلبانه ومجاهدانه مبتنی بر مقاومت وایثار آن هم با یارانی که بهترینان عالم بودند اُمهات بنی هاشم ، بصیرترینان با تحلیل بالا واندوخته ی صبر . امام خامنه ای فرمودند ارزش شهدای کربلا به نوع شهادت آنها نیست ( با انکه نوع شهادتشان بی سابقه بود) بلکه به نوع انتخاب آنها بوده است. ( اینکه باتمام شرایط با امام بودن را انتخاب کرده اند )
به نظرتان اگر امام حسین علیه السلام به پیشنهاد این خیر خواهان گوش میدادند وبه یمن میرفتند بهتر نبود؟؟ هم خود وهم بهترینان بنی هاشم وفرزندانشان بیشتر زنده می ماندند که هر کدام نخبگانی بودند ؟؟ وقتی کاروان بنی هاشم در اوج خستگی ومصیبت به مدینه رسید مردی از جنس خیرخواهان که ذکر کردیم به امام سجاد علیه السلام گفت مگر ما نگفتیم نروید ، دیدید چه شد؟ امام سجاد علیه السلام فرمودند : فکرش را بکن اگر نمی رفتیم چه می شد! .در توضیح بیشتر استاد به داستان طوطی وبازرگان اشاره کردند که تا نمیری زنده نمی شوی ابوجعفرها به پیشنهاد خود عمل کردند ومنبر رفتند وتبلیغات کردند نه یک دهه ونه یک سال بلکه 10 سال وامروز از نیم روز عاشورا همه چیز به ما رسیده است واز 10سال منبر ابو جعفرها هیچ به ما نرسیده است .پیغام امام حسین علیه السلام به تاریخ رسید وافراد بسیاری اصلاح شدند واین مجلس گواه همان رسیدن پیام است .
اندکی از مفهوم جمله ی مارأیت الاجمیلا: این جمله را از مادر شهید ی که خواهر شهید و عمه ی شهید است در اوج مصیبت 18 تن از نزدیکانش را آن هم به آن طرز فجیع ازدست داده است و در اوج خستگی اسارت است و.... میشنویم جمله در پاسخ کنایه ی ابن زیاد که گفت دیدید خدا با شما چه کرد ؟ .جمله ای که در آن زمان هیچکس معنا ومفهومش را نفهمید وامروز جز جلوه های کوتاهی از آن مشخص نشده است ومسلما منظور این نیست که جمیل وزیبایی پیوستن امام حسین علیه السلام به جدش واشعار وتعابیری از این الحاق زیبا و......... گویا زینب کبری در بالای تل زینبیه کل تاریخ را نظاره گر بوده است نظارگر این که در هزاران سال بعد گاندی درهند کاری را میخواهد انجام دهد میگوید حسین....... ، درجنگ 33 روزه لبنان عملیات با لبیک برحسین آغاز میشود..... ، در ایران هزاران جوان ( قریب 250 هزار نفر ) در دفاع از اسلام رمز وسربند وذکرشان حسین است وبه شهادت میرسند ودر اربعین میلیونها نفر شیعه وسنی وصائبی ومسیحی گرداگرد حسین علیه السلام می چرخند و موج جدیدی از حقیقت طلبی در عالم طلوع می کند ودرپایان آخرین وارث اهل بیت با پرچم یا لثارات الحسین قیام میکند زمانی که خبری از یزید ویزیدیان نخواهد بود. ایشان دیدند این اصلاح و واتفاقات بزرگ در عالم خرجی دارد که آن را با خون حسین علیه السلام پرداختندوامروز ما مفهوم پیروزی خون بر شمشیر را میدانیم مفهوم اینکه کسی پیروز میدان است که به اهدافش رسیده باشد یعنی لطلب اصلاح . لعنت الله علی القوم الظالمین
:: مطالب مرتبط : سخنرانی ها
تاریخ ارسال مطلب : یکشنبه 94/8/17 | نویسنده : khadem128
|
|