|
لُبّ و جوهر حادثه عاشورا این است که در دنیایی که همه جای آن را ظلمت و فساد و ستم گرفته بود، حسین بن علی علیهالسّلام برای نجات اسلام قیام کرد و در این دنیای بزرگ، هیچکس به او کمک نکرد! حتّی دوستان آن بزرگوار، یعنی کسانی که هر یک میتوانستند جمعیتی را به این میدان و به مبارزه با یزید بکشانند، هر کدام با عذری، از میدان خارج شدند و گریختند! ابنعبّاس یکطور؛ عبداللَّهبنجعفر یکطور؛ عبداللَّهبنزبیر یکطور؛ بزرگان باقیمانده از صحابه و تابعین یکطور ... شخصیتهای معروف و نام و نشاندار و کسانی که میتوانستند تأثیری بگذارند و میدان مبارزه را گرم کنند، هر کدام یکطور از میدان خارج شدند. این، در حالی بود که هنگام حرف زدن، همه از دفاع از اسلام میگفتند. اما وقتی نوبت عمل رسید و دیدند که دستگاه یزید، دستگاه خشنی است؛ امام حسین علیه السّلام را در صحنه تنها گذاشتند این، یک عبرت عجیب در تاریخ است. آنجا که بزرگان میترسند، آنجا که دشمن چهره بسیار خشنی را از خود نشان میدهد، آنجا که همه احساس میکنند اگر وارد میدان شوند میدان غریبانهای آنها را در خود خواهد گرفت؛ آنجاست که جوهرها و باطن افراد شناخته میشود. . بیانات در دیدار جمعی از پاسداران05/10/1374 :: مطالب مرتبط : کلام نور (بیانات رهبری درباره موضوع هیئت)
تاریخ ارسال مطلب : یکشنبه 94/8/17 | نویسنده : khadem128
|
|