همانطوری که قبلاً گفتیم در خمس درآمد، مؤونه استثنا می‌شود و خمس ندارد

1. نیاز
هر نوع مخارجی را مؤونه نمی‌گویند، بلکه مخارجی که در اصلاح امر معاش و معاد به آن نیاز است، بنابراین هزینه‌ی اشیا و کالاهایی که مورد نیاز نیست را نمی‌توان مؤونه قلمداد کرد، و از این قبیل است پولی که هزینه‌ی خرید وسایل حرام، مثل انگشتر طلای مردانه، آلات لهو و لعب، ابزار قمار و مانند آن می‌شود .
2. مخارج سالانه
منظور از مؤونه، مخارج روزانه یا ماهانه‌ی شخص نیست، بلکه مخارج سالانه است، لذا خمس درآمدی محاسبه می‌شود که زائد بر احتیاجات سالانه‌ی زندگی شخص باشد

درس تربیتی واخلاقی در حدیث کسا درس 1ء

 زیبایی کلام وایجاد فضای گفتگوی شیرین و جذاب به ویژه با سلام کردن واظهار لطف وصمیمیت به مخاطب است. در مکتب اسلام توصیه شده است که هنگامی که دو نفرباهم باهم ملاقات میکنند قبل از هر چیز باسلام وجواب سلام به یکدیگر اظهار ادب واحترام نمایندتوصیه شده زیرا از آداب دینی است ،جواب دهنده اظهار محبت خود را مضاعف نماید واذاحییتم بتحیه فحیوا بأحسن منها....86 نساء درایه ی دیگر 61 سوره ی نور وهنگامی که به خانه ای وارد میشوید به خویش سلام کنید

 ودرحدیث کساء با بیست نوبت تکرار کلمه سلام ابتدا از جانب پیامبر صلی الله علیه وآله که الگو واسوی حسنه جهان بشریت است وسر انجام با سلام خدا پایان می پذیرد العلی الاعلی یُقرئُک السلام

بنابرین اولین درس اخلاقی وتربیتی حدیث کِساء عمل وسیره ی عملی حدیث کساء است تا در ارتباطات اجتماعی به ویژه روابط خانوادگی وگفتگو با یکدیگر ادب واحترام را رعایت کنیم تا جامعه ای سالم داشته باشیم  

پژوهشی تازه درباره حدیث کساء از رضا قربانیان

متن زیر برداشت حقیر است از بیانات استاد ونه عیناً کلام ایشان در صورت قصور واضافات از اهل بیت علیهم السلام ،استاد وشما محبین آل الله حلالیت میطلبم .

دشمن شناسی یعنی شناخت اهداف وساختار وروش های دشمن ،که ضعف ما دراین مقوله همواره باعث ضربات بسیاری از جبهه ی باطل بر جبهه ی حق گشته .

روشهای جبهه ی باطل یا دشمنیهای دشمن :

1-     روش آشکار :که همواره به صورت علنی است

یکی از مدلهای این روش حذف است . ترور امام جامعه مانند شهادت امام علی علیه السلام وامام حسن علیه السلام است . در مورد امام حسین علیه السلام نیز 2 بار این اتفاق رخ داد .یکبار در منزل والی مدینه که مروان ابن حکم بر روی امام حسین علیه السلام شمشیر کشید که یا بیعت میکنی یا تورا اینجا خواهم کُشت. وامام با زیرکی فرمودند بیعت من دراین اتاق بسته برای شما چه سودی دارد اجازه دهید فردا در حضور جمع اعلام کنم اگر بیعت کنم که هیچ واگر بیعت نکنم در جمع با من هر آنچه میخواهید انجام دهید وامام حسین علیه السلام همان شب با اهل بیت ویاران از مدینه خارج شدند. یکبار دیگر در منزل مشراق حُر راه را بر امام حسین علیه السلام می بندد .ابن زیاد درنامه از حُر میخواهد که امام را به قتل رساند ودر پی این نامه نگاریهااست که امام مقصد دیگری جز حجاز وکوفه را انتخاب میکندوقتل ایشان منتفی می شود.

گاهی راهبرد این روش راهبرد غربت است. یعنی اصحاب امام علیه السلام را نشانه میروند محدودیت وخفقان برای اصحاب امام علیه السلام ایجاد میکنند تا به امام زمانش کسی نزدیک نشود مانند زمان امام باقر وامام سجاد علیه السلام ؛ گاهی سفیان پیشکار وشفیق ترین یار امام حسن علیه السلام را چنان میکنند که به امام میگوید :یا مذل المومنین (در فیلم مختار نقشی که بازیگرش مهدی هاشمی بود) غربت را برای امام علیه السلام ایجاد میکنند راهبردی دیگر در ظاهر عزت به امام میدهند ودر باطن محدودیت برای امام ایجاد میکنند مانند ولایت عهدی امام رضا علیه السلام وبرای امام هادی علیه السلام این احضارهای وقت وبی وقت برای اما عسگری علیه السلام کنترل در لشگرگاه وبرای امام کاظم علیه السلام 14 سال حصر، ترور شخصیت های انقلابی ویاران امام مانند شهید مظلوم دکتر بهشتی که به ایشان برچسب زدند واو را به مظلومیت وغربت فکری کشاندند.

روش 2 دشمنی : روش غیر علنی ،خزنده ومخفی است

شامل 3 مرحله است : 1-نفوذ،      2-انحراف      3-استحاله

در ظاهر دشمن با شما کاری ندارد حتی به رأی شماست . به باطل لباس حق می پوشد وبعداز آنکه همچون موریانه پیکر جامعه ی دینی را خورد سقوط وفروپاشی اش را می نگرد وکربلایی رخ میدهد .شوخی نیست جامعه ی چند میلیونی مسلمان شامات ویمن وایران وحجاز به امام کُشی دست میزند و همه مسئول هستند وشایعت وبایعت وتابعت علی قتله... آن هم جامعه ای که خمس میدهد وحج و زکات ونماز را بجا می آورد. حجی که در فکر ترور امام زمانش است نمازی که به امامش در آن حال رحم نمی کند وتیرباران میکنددرحالی که در سابات از پشت به امام حسن تیر میزدند .واین معنای استحاله است یعنی ظاهر اسلام است ولی حقیقت دین این اسلام نیست وآن حقیقت چیزی جز مبارزه با ظلم وفساد وروحیه ی جهاد وشهادت نیست. واسلام منافقانه یک دین شخصی ،دینِ به من چه مربوط وبه شما چه مربوط است ؟

چه شد که چنین شد ؟؟؟

چه شد که دچار پوچی شدند ؟

اگر بعداز شهادت پیامبر اکرم صلی الله علیه به مردم میگفتند حسین علیه السلام را بکشید نمی کشتند، حتی چند ماه قبل عاشورا چنین نمیکردند (کوفیان و...) 50 سال انحطاط بعد از پیامبر صلی الله علیه آنان را چنین کرد . انحطاط در این دوماه پایانی خودش را نشان داد وگرنه سقوط فکری مدتها بود که رخ داده است. جامعه را قورباغه پَز کردند، آرام آرام نفوذ کردند وانحراف نمودند .

وبه گفته شهید چمران رحمةالله علیه با نواختن شیپورِ جنگ مرد از نامرد مشخص شد. در ابتدا میگوییم و لعن الله امة دفعتکم عن مقامکم  ( از امامت ومقام امیرالمومنین شروع کردند ونفوذ تا زمینه برای و اَزالتکُم عَن مراتبکُم الَتى رتبکُم الله فیها ی امام حسن علیه السلام ایجاد شود وآنها را اذاله کنند واین اذاله شد زمینه ی ولعن الله امة قَتَلَتکُم برای امام حسین علیه السلام . آرام آرام از نفوذ تا انحراف وسپس تااستحاله .

این روش بسیار مرموزانه وخطرناک وقابل تأمل است. یعنی نفوذ سیاسی وفرهنگی از جایگاه درونی وبرهم زدن معادلات وخطوط اصلی فکری واعتقادی وبا این روش 100 سال بنی امیه حکومت کرد با ظاهری اسلامی وباطن غیر اسلامی چنان که وقتی معاویه دراواخر عُمر صدای اذان را شنید عصبانی شد به معنای اینکه بعداز 50 سال کار هنوز این صدا را میشنویم .

تاکید میکنم که مرحله ی نفوذ در جامعه ی دینی وانقلابی اولین ومهمترین گام دشمن است چه بسا مرحله انحراف راحت ومرحله ی استحاله از آن نیز راحتتر خواهد بود. مثل گاز گرفتگی یک ساختمان اگر سوراخ وروزنه ها ونقاط خلأ وضعف ها وشکستگی ها درست شناسایی وگرفته نشوند گستره ی انتشارش به اندازه ی تمام ساختمان خواهد بود وتخریب وانفجارش عمیق تر وتنها با یک کلید برق زدن است وکل ساختمان تخریب خواهد شد وگستره ی آسیب بیشتر است . وکربلا همان کلیدی بود که سقوط جامعه ی میلیونی مسلمان را نشان داد وچه بسا سالها قبل نفوذ وانحراف در عمق وجودشان رخ داده بود . واین است که تاکید میکنیم نفوذ دشمن مرحله ی بسیار مهمی است.

روزنه های نفوذ:

در طول تاریخ از انبیاء وائمه علیهم السلام  تا زمان غیبت وامروز وآینده تنها 3 محور ونقطه نفوذ برای جبهه ی باطل وجود داشته است

1-     روزنه ی دنیا دوستی : ودنیا طبق آیات قرآن 4مورد است قدرت ، شهوت ، شهرت، ثروت .

داشتن ونداشتن دنیا ملاک نیست بلکه ملاک دنیا طلبی است مهم داشتن یا نداشتن ثروت نیست مهم این است که ثروت طلب نباشیم چه بسا بسیاری ثروتمندند ولی درهنگام دفاع از دین آن را خرج میکنند یا وا میگذارند ورها میکنندیا کسانی که مشهورند ولی شهرت طلب نیستند مثل امیر المومنین یا برعکس کسانی که هرفعالیتی انجام میدهند به هر نحوی وبه هر قیمتی تا به شهرت برسندتا در گینس ثبت شوند یا به قدرت و ریاست رسند،اینان همگی دنیا طلب ایست.

حالات انسان نسبت به دنیا:

1-     دنیا رادارد ودلبستگی به آن دارد ،خطرناک است دلخوشی اش دنیایش است

2-     دنیا راندارد ودلبستگی به آن ندارد، دنبالش هم نیستند در آخرت خوشحال اند

3-     دنیا رادارد ودلبستگی به آن ندارد، بهترین گروهند هم دنیا وهم آخرت خوب دارند

4-     دنیا راندارد ودلبستگی به آن دارد، بدترین گروهند خسرالدنیا والاخرة

واین علاقه مندی بسیار مهم است ، کسانی بودند که در هنگام جان دادن کفر گفتند که خدا اعوذ بالله ظالم است وبعداز عمری میگوید دنیا را بگذار وبرو . وکفر میشود عاقبت دلبستگی وتعلق به دنیا.

خود را محک بزنیم :

اگر روحانی در پی منبر است وفردا دید روحانی دیگری در منبر نشسته وخودش را خورد.

اگر مسئول هیئتی را گفتند از فردا شما را زحمت نمیدهیم وصدتا تلفن زد تابفهمد چرا آخه ؟

اگر بچه هیِئتیها در پی تعدادعَلَم ودسته و..... بودند در خیمه ی امام حسین علیه السلام

اگر خانمی به دنبال مهریه ی بیشتر بود ویا مهریه ی اش را از بقیه پنهان کرد ولو با دروغ.

اگرشیفته کالای خارجی هستیم یا در پی پنهان کردن مارک کالای ایرانی ولو بادروغ

اگر آقایی با ورودش به خانه حکومت نظامی اعلام میشه واخلاق نداره وقدرت طلب است

اگر در عزاداری ها به دنبال چیز دیگری هستیم جز رشد وحقیت یابی وکمال و....

اگر در پی تجمل وتفاخر وتکاثر و چشم وهم چشمی واشرافی گری هستیم

اگر گرفتار خورشت دوم وسوم در میهمانی یا مدل غذا در هیئت ها ییم

اگر در جمعی وارد شدیم وانتظار تمجیدوستایش وبلند شدن دیگران بودیم 

ما نیز دنیا طلبیم

وشکافی برای نفوذ دشمن ، بله با همین رفتارهای کوچک  

وتعجب نکنید اگردرتاریخ خواندید که مردم زمان امام حسین علیه السلام برای یک لقمه نان امام کُشی کردند

 ولعنت الله علی القوم الظالمین

دانلود سخنرانی استاد مقیمی شب 5 محرم94   

من بر این ماه که بر نیزه نشسته، پسرم

پاره پاره شده همچون لب بابا جگرم

من جگر پاره آن بزم شرابم والله

خیزران رنگ گرفت از لب زخم پدرم

اینکه آتش به سرم ریخته شد دردی نیست

عکس رخساره نیلی است در این چشم ترم

لرزه بر پیکرش افتاد کنیزش خواندند

من خجالت زده از خواهر نیکو سیُرم

خارجی و پسر خارجیان گفت به من

آنکه با زخم زبان کرده چنین خونجگرم

خواهر کوچک من گوشه ی ویران جان داد

هر سحر یاد همان غربت وقت سحرم

جواد حیدری

لُبّ و جوهر حادثه عاشورا این است که در دنیایی که همه جای آن را ظلمت و فساد و ستم گرفته بود، حسین ‏بن ‏علی علیه‏السّلام برای نجات اسلام قیام کرد و در این دنیای بزرگ، هیچ‏کس به او کمک نکرد!

حتّی دوستان آن بزرگوار، یعنی کسانی که هر یک می‏توانستند جمعیتی را به این میدان و به مبارزه با یزید بکشانند، هر کدام با عذری، از میدان خارج شدند و گریختند! ابن‏عبّاس یک‏طور؛ عبداللَّه‏بن‏جعفر یک‏طور؛ عبداللَّه‏بن‏زبیر یک‏طور؛ بزرگان باقی‏مانده از صحابه و تابعین یک‏طور   ... شخصیتهای معروف و نام و نشان‏دار و کسانی که می‏توانستند تأثیری بگذارند و میدان مبارزه را گرم کنند، هر کدام یک‏طور از میدان خارج شدند. این، در حالی بود که هنگام حرف زدن، همه از دفاع از اسلام می‏گفتند. اما وقتی نوبت عمل رسید و دیدند که دستگاه یزید، دستگاه خشنی است؛   امام حسین علیه السّلام را در صحنه تنها گذاشتند

این، یک عبرت عجیب در تاریخ است. آن‏جا که بزرگان می‏ترسند، آن‏جا که دشمن چهره بسیار خشنی را از خود نشان می‏دهد، آن‏جا که همه احساس می‏کنند اگر وارد میدان شوند میدان غریبانه‏ای آنها را در خود خواهد گرفت؛ آن‏جاست که جوهرها و باطن افراد شناخته می‏شود.

. بیانات در دیدار جمعی از پاسداران05/10/1374