متن زیر برداشت حقیر است از بیانات استاد است ونه عیناًکلام ایشان در صورت قصور واضافات از اهل بیت علیهم السلام ،استاد وشما محبین آل الله حلالیت میطلبم

نظام مندی دوجبهه ی حق وباطل:

-نظام مندی در جبهه ی حق ، نظام امامت وامت است که در پی هدایت عالمیان است

- نظام مندی در جبهه ی باطل نظام سلطه است که افراد در آن یا سلطه گرند یا سلطه پذیرونظام مندی براساس قدرت برای افزایش قدرت و لذت ومنافع است

هدف امام حسین علیه السلام از قیام عاشورا چه بود؟؟

نظریه ی1- هدف امام تشکیل حکومت بود

 قیام نمود تامثل یزیدی را کنار زند وحکومت اسلامی الهی تشکیل دهد ومدیریت جامعه در دست امام زمان قرار گیرد ونظام امامت وامت حاکم شود واهداف جبهه ی حق تعقیب گردد این نظربه درست است ولی ناقص .ونقص آن این است که امام در میان راه مکه به سمت کوفه از شهادت مسلم بن عقیلسلاام الله علیه  با خبرگشت واین به معنای این است که امام حسین علیه السلام موفق به تشکیل حکومت نخواهد شد زیرا برای ایجادیک حکومت قانون ،امت وحاکمی لازم است واز ابتدای تاریخ خدا حاکم وقانون الهی را قرارداده است وهمواره در وجود امت الهی نقص وجود داشته است .وهمین دلیلی بود تابسیاری امام را تنها گذارند .امام درکربلا فرمودند شهادت حتمی است وهمه رفتند جز بنی هاشم واندکی .

نظریه ی 2- امام در پی شهادت بود

 طبق این نظریه حرکت امام برای شهادت وشهادت برای ما شفاعت وبرآوردن حاجات  ما است این نظریه نیز نقص دارد زیرا همواره در تاریخ شهادت در پی هدفی بوده است وشهادت ابزاری است برای امر راجح دیگر ، از طرفی امام دوبار در موقعیت شهادت قرار گرفتند سال 56 و60هجری در دربار معاویه که با فراصت وزیرکی جان خویش را نجات دادند زیرا کشته شدن مقصد نبود وبنا نیست فقط کشته شوند بلکه باید برای اهداف والاتری به شهادت رسید

نظریه ی 3- که جامع نظریات است امام برای اصلاح امت رسول الله قیام نمود

طبق وصیت نامه کتبی خود ایشان که می فرمایند انِّی‌لَمْ أَخْرُجْ أَشِرًا وَلاَبَطِرًا وَلاَمُفْسِدًا وَلاَظَالِمًا وَإنَّمَا خَرَجْتُ لِطَلَبِ الاْءصْلاَحِ فِی‌ أُمَّه جَدِّی‌ مُحَمَّدٍ صَلَّی‌ اللَهُ عَلَیْهِ وَءَالِهِ؛ همانا من از سر غرور و سرمستی، تکبر و خودبزرگ بینی، فسادطلبی و ستمگری خروج نکرده و از اطاعت سر نپیچیده ام؛ بلکه فقط برای اصلاح امور امت جدم خروج کرده ام أُریدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعرُوفِ وَ أَنْهى‏ عَنِ الْمُنْکَرِ؛ هدف من از قیام امر به معروف و نهى از منکر است    واصلاح یکی از مصادیق امر به معروف است وامر به معروف نیز یکی از مصادیق اصلاح است که امام هردو مورد را بر شمردند .

سوال : پس مبانی دیگر چه می شود؟ اینکه افرادی چون ابو حنیفه امام را نهی میکنند از قیام ومی گویند به حتم شهید خواهی شد وامام می فرمایند برای شهادت میروم !!! یا در جواب نا مه ی کوفیان می فرمایند در مدیریت وحکومت اسلامی همانند جدم رفتار میکنم و..... !!!! جواب : امام حسین علیه السلام برای رسیدن به اصلاح جامعه حرکتی انجام میدهند که طی آن یا مردم کوفه همراه امام حسین علیه السلام می شوند وحکومت اسلامی تشکیل می شود واز طریق حکومت جامعه اصلاح میگردد یا کوفیان با امام حسین علیه السلام همراه نمی شوند وامام به شهادت میرسند وبا شهادتشان به اصلاح امت می پردازند .پس میبینیم شهادت وحکومت هدف قیام امام حسین علیه السلام نبوده است بلکه نتیجه ی قیام است .

سایرین هم به امام حسین علیه السلام پیشنهادهایی دادند انسانهای خوبی که خطا کار بودند خطای استراتژی که ریشه در اعتقادات آنان داشت در کتاب اشک باید راز دارباشد (مجموعه بیانات امام خامنه ای )  داریم که عبدالله ابن جعفرها وعبدالله ابن عباسها در مدینه ماندند وسر لای عبا پنهان کردند وبه منبر رفتند ومتخلف متخلف است). چه بسا با گریه وعجز ولابه از امام حسین علیه السلام خواستند تاقیام نکند حتی عبدالله ابن جعفر از والی مکه برای امام امان نامه گرفت تا امام در مکه بماند روش پیشنهادی آنان روش تبلیغاتی بود می گفتند با یزید بیعت نکنید ودر گیر هم نشوید به یمن بروید ویزید هم فراموش میکند وکاری به شما نخواهد داشت در صورتی که تحلیل غلطی بود ویزید دست بردار نبود می گفتند با منبر جامعه را اصلاح کنید ابن جعفرها وابن عباسها هدف امام را قبول داشتند واصلاح را لازم می دانستند با یزید هم مخالف بودند واو را مفسد فی الارض میدانستند تنهــــا روش امام حسین علیه السلام را قبول نداشتند براساس عقل عادی ومادی وغیر وحیانی والهی خویش به امام پیشنهاد میدادند وامام زمانشان را یاری نکردند. تا 80 سال بعد هم میگفتند حق با ما بود از سال 100 هجری به بعد آرام آرام پرده ها برداشته شد وپیروزی امام حسین علیه السلام آشکار گشت .

 عده ای چون عبدالله بن حنظله ها وزبیرها و مطیع ها و.....( قریب 30 نفر از نخبگان سیاسی واجتماعی ودینی آن زمان) نه هدف امام را قبول داشتند ونه روش امام را ودر پی حکومت بودند وبه همین دلیل بایزید مخالف بودند ، می دانستند که امام حسین علیه السلام به حکومت نمی رسد لذا با امام همراه نشدند امام حسین علیه السلام هم با آنان جبهه ی سیاسی تشکیل نداد زیرا میدانست آنان هدف وروش شان را قبول ندارند.

حرف هایی از جنس حرف های امروزه میزدند به امام حسین علیه السلام می گفتند تا کی شما می خواهید با بنی امیه بجنگید ، مردم آرامش وآسایش می خواهند تا پیامبر صلی الله علیه وآله بود 90 غزه وجنگ انجام شد در دوران امام علی علیه السلام 5 جنگ و6 ماه درگیری در دوره ی امام حسن علیه السلام بس نیست؟ شما هم صلح را ادامه بدهید یزید جوان ابلهی است که چند روزی برسر کار است و... به امام خمینی رحمه الله نیز میگفتند به سیاست چکار دارید به منبر وکلاس ومحراب خود بچسبید ، ندیدید با مدرس ونواب ها وشیخ فضل الله ها چه کردند و....  وامروز با آمریکا چه کار داریدوتا کی مرگ بر آمریکا .........

و امام حسین علیه السلام فرمودند نه وروش عملیات را انجام دادند عملیات شهادت طلبانه ومجاهدانه مبتنی بر مقاومت وایثار آن هم با یارانی که بهترینان عالم بودند اُمهات بنی هاشم ، بصیرترینان با تحلیل بالا واندوخته ی صبر . امام خامنه ای فرمودند ارزش شهدای کربلا به نوع شهادت آنها نیست ( با انکه نوع شهادتشان بی سابقه بود) بلکه به نوع انتخاب آنها بوده است. ( اینکه باتمام شرایط با امام بودن را انتخاب کرده اند )

به نظرتان اگر امام حسین علیه السلام به پیشنهاد این خیر خواهان گوش میدادند وبه یمن میرفتند بهتر نبود؟؟

هم خود وهم بهترینان بنی هاشم وفرزندانشان بیشتر زنده می ماندند که هر کدام نخبگانی بودند ؟؟

وقتی کاروان بنی هاشم در اوج خستگی ومصیبت به مدینه رسید مردی از جنس خیرخواهان که ذکر کردیم به امام سجاد علیه السلام گفت مگر ما نگفتیم نروید ، دیدید چه شد؟ امام سجاد علیه السلام فرمودند : فکرش را بکن اگر نمی رفتیم چه می شد! .در توضیح بیشتر استاد به داستان طوطی وبازرگان اشاره کردند که تا نمیری زنده نمی شوی ابوجعفرها به پیشنهاد خود عمل کردند ومنبر رفتند وتبلیغات کردند نه یک دهه ونه یک سال بلکه 10 سال وامروز از نیم روز عاشورا همه چیز به ما رسیده است واز 10سال منبر ابو جعفرها هیچ به ما نرسیده است .پیغام امام حسین علیه السلام به تاریخ رسید وافراد بسیاری اصلاح شدند واین مجلس گواه همان رسیدن پیام است .

اندکی از مفهوم جمله ی مارأیت الاجمیلا:  این جمله را از مادر شهید ی که خواهر شهید و عمه ی شهید است در اوج مصیبت 18 تن از نزدیکانش را آن هم به آن طرز فجیع ازدست داده است و در اوج خستگی اسارت است و.... میشنویم جمله در پاسخ کنایه ی ابن زیاد که گفت دیدید خدا با شما چه کرد ؟ .جمله ای که در آن زمان هیچکس معنا ومفهومش را نفهمید وامروز جز جلوه های کوتاهی از آن مشخص نشده است ومسلما منظور این نیست که جمیل وزیبایی پیوستن امام حسین علیه السلام به جدش واشعار وتعابیری از این الحاق زیبا و.........

 گویا زینب کبری در بالای تل زینبیه کل تاریخ را نظاره گر بوده است نظارگر این که در هزاران سال بعد  گاندی درهند کاری را میخواهد انجام دهد میگوید  حسین....... ، درجنگ 33 روزه لبنان عملیات با لبیک برحسین آغاز میشود..... ، در ایران هزاران جوان ( قریب 250 هزار نفر ) در دفاع از اسلام رمز وسربند وذکرشان حسین است وبه شهادت میرسند  ودر اربعین میلیونها نفر شیعه وسنی وصائبی ومسیحی گرداگرد حسین علیه السلام می چرخند و موج جدیدی از حقیقت طلبی در عالم طلوع می کند ودرپایان آخرین وارث اهل بیت با پرچم یا لثارات الحسین قیام میکند زمانی که خبری از یزید ویزیدیان نخواهد بود. ایشان دیدند این اصلاح و واتفاقات بزرگ در عالم خرجی دارد که آن را با خون حسین علیه السلام پرداختندوامروز ما مفهوم پیروزی خون بر شمشیر را میدانیم مفهوم اینکه کسی پیروز میدان است که به اهدافش رسیده باشد یعنی لطلب اصلاح .

لعنت الله علی القوم الظالمین

سخنرانی استاد مقیمی شب 4 محرم 94

موضوع :دشمنی که از نوباید شناخت

متن زیر برداشت حقیر است از بیانات استاد ونه عیناًکلام ایشان در صورت قصور واضافات از اهل بیت علیهم السلام ،استاد وشما محبین آل الله حلالیت میطلبم

  دراین جلسه به بررسی عبرتهای عاشورا وطیفی از مردم که درمقابل امام قرار گرفتند وساکتین درواقعه عاشورا واهداف وبرنامه های جبهه باطل می پردازیم. درشب قبل ذکر کردیم که این سادگی فکری است که تصور کنیم این واقعه عظیم بدون تشکیلات وساختار وبرنامه رخ داده است وعرض کردیم امام حسین علیه السلام بارها از کلمه مَثَل یزید ومَثَل حسین نام برده اند مانند بیان مبارک به والی مدینه درمقابل نامه ی یزید که فرمودند: مََثلی لایبایع مَثله ....کسی با مختصات فکری حسین هرگز با مثل یزیدی با آن مختصات فکری بیعت نمیکند.

در اکثر ادعیه وزیارات ما ابتدائاً به سلام با انبیاء ونام بردن تک تک آنها شروع می کنیم . مثلا در دعای ندبه 2 صفحه ابتدایی تبین پیامبران قبلی است تا الی حبیبک ونجیبک یا در زیارت وارث السلام علی وارث آدم ....یا در زیارت ناحیه مقدسه ......چرا مستقیماً سلام به امام حسین علیه السلام یا آن امام مورد نظر نمی کنیم ؟؟  این نشان از تعلق تاریخی وسازمانی جبهه ی حق است ومسیر طی شده ی این جریان واهداف یگانه ی آن . در قرآن نیز مجموعه آیات تصدیقی وجود دارد که انبیاءرا به دنبال هم ذکر میکند واین همان قانون تصدیق است. جبهه ی باطل نیز همینگونه است .گمان نکنید فقط امام حسین علیه السلام درجریان عاشورا است بلکه تمام خوبان عالم درکربلای حسینی اند و امام حسین علیه السلام نماینده ی تمام انبیاء و ائمه قبل از خود وائمه بعداز خود وتمام مجاهدین درراه حق ِ عالم است وهرکسی که شامل آیه ی فضل الله المجاهدین علی القاعدین اجرا ً عظیماً آیه 95 نساء قرار گیرد وهرآنکه در مقابل مستکبرین وظالمین ایستاده است . وبدانید همه ی ما تا به آزمون کربلای زمان خود آزموده نشویم از دنیا نخواهیم رفت.ویزید نیز نماینده ی تمام طاغوت ها وفرعون ها ونمرود ها و متوکل ها ومعتصم ها ومستکبرین عالم در تمام ادوار وهرآنکه مقابل حق وعدالت قرار گرفته می باشد است .

عَلَم همان عَلَم است وهویت همان هویت یزیدی است دیروز در دستِ یزید امروز در دستِ اسراییل وآمریکا.وبه اقتضای شهوت وغضب علم را در دست میگیرند .امام حسین علیه السلام هم همان علم موسی ها وعیسی ها ی تاریخ را دردست دارد وبه اقتضای زمان علمدار تغییر می یابد. وبه اقتضای زمان علمداری نیز، یک روز علمداری به سکوت علی علیه السلام است ،یک روز به صلح امام حسن علیه السلام ویک روز به قیام امام حسین علیه السلام ویک روز به پذیرش ولایت عهدی مأمون گاهی به دانشگاه امام صادق علیه السلام وگاهی به ناله ودعاهای امام سجادعلیه السلام.

نتیجه : جبهه ی باطل را جبهه بدانید وآن را دارای هدف وبرنامه وساختار وروش که این نوع نگاه نوع مبارزه ی ما را در جبهه ی حق شکل میدهد وتصحیح میکند، یک تکه از پازل اگر گم شد یا به تنهایی ،دارای ارزش یک تکه آن است ولی وقتی جای خود قرار گرفت ارزشش به اندازه ی تمام پازل خواهد بود واگر من جایگاهم را فهمیدم با تمام جبهه ی حق از ابتدا تا پایان(قیام مهدوی وحکومت اسلامی) نسبت خواهم داشت حتی اگر نباشم . وقیمت وجودیم تغییر میکند .

-  چه طور شد که دوجبهه ی حق وباطل به وجود آمد؟

خداوند ملائکه ای آفرید باعقل محض که نمی توانند گناه کنند نه اینکه نخواهند

حیواناتی آفرید با شهوت وغضب محض که نمی توانند طبق غریزه رفتار نکنند وگرگ  وخوک و...نباشند

وانسان را آفرید با نعمت عقل وغضب وشهوت ( وبه فرموده شیخ عباس قمی وَهم ) به علاوه ی نعمت اختیار که اگر مسیر غضب وشهوت را در پیش گرفت  أُوْلَـئِکَ کَالأَنْعَامِ بَلْ هُمْأَضَلُّ 179 اعراف .. چه بسا از حیوان هم بدتر است وردر مسیر باطل قرار گرفته چون حیوان اختیار ندارد . واگر مسیر عقل را پیمود در مسیرحق است واین نبرد همواره در وجود ماست در تمام مسائل ،واین نبرد در جامعه ومسائل بزرگتر به دوجبهه ی حق وباطل تعریف می شود.

اهداف در دوجبهه ی حق وباطل :

جبهه ی حق: اعتلای توحید وعدالت ونظام امامت وامت وبه اوج رساندن توحید وعدالت به معنای حقیقی واستقرار حکومت اسلامی به عنوان ابزاری برای هدایت بشریت که با مدیریت غضب وشهوت ،که  این مدیریت غضب وشهوت لازمه اش این است که حق وحیانی را به با لاببریم ( مراجعه به کتاب مقامات عالیه ی شیخ عباس قمی)

وجبهه ی باطل: انهدام عقل وعزل وحی وانهدام جبهه ی حق در مسیر حاکمیت شهوت وغضب ولذت گرایی و........وهمیشه جبهه ی باطل شروع کننده ی جنگ بوده است زیرا حیاتش در اضمحلال ونابودی عقل است وسکوت آن مساوی با مرگ اوست که تمام هدف نظام سلطه نیز همین است یعنی هضم نظام عقل وحیانی ودیدگاه الهی.

-اهداف بنی امیه :   1-آنان در ابتدا ودر کوتاه مدت به دنبال برچسب زدن به امام بودند زیرا نمی شد بدون برچسب ، فرزند رسول الله صلی الله علیه وآله را به قتل رسانید. برچسبِ قدرت طلبی وخروج از دین ومخالفت با حکومت و...وجهل آنقدر بود تا چنین کنند .

(-جریان های مقابل با امام حسین علیه السلام :

الف – جریان کینه ودشمنی ، اتاق فکر وراس هرم دشمن احقاداً بدریة و خیبریةو حنینیة و غیرهن دعای ندبه

‏ب- جریان تعصب ،عمر سعدها وشمرها که حق را میدانستند ولی منافعشان در جای دیگر بوداللهم الْعَنِ الْعِصابَهَ الَّتی جاهَدَتِ الْحُسَیْنَ.... در زیارت عاشورا

ج- جریان جهل  که قاعده کار وبخش اعظم سرمایه گذاری دشمن  بود لِیَسْتَنْقِذَ عِبادَکَ مِنَ الجَهالَهِ وَ حِیرَهِ الضَّلالَه زیارت اربعین )

امام حسین علیه السلام میداند به او برچسب زده اند پس در وصیت نامه ی مکتوب خود در ابتدا خود را از این برچسب ها پاک میکنند ومی فرماید انِّی‌ لَمْ أَخْرُجْ أَشِرًا وَلاَبَطِرًا وَلاَمُفْسِدًا وَلاَظَالِمًا وَإنَّمَا خَرَجْتُ لِطَلَبِ الاْءصْلاَحِ فِی‌ أُمَّه جَدِّی‌ مُحَمَّدٍ صَلَّی‌ اللَهُ عَلَیْهِ وَءَالِهِ؛ همانا من از سر غرور و سرمستی، تکبر و خودبزرگ بینی، فسادطلبی و ستمگری خروج نکرده و از اطاعت سر نپیچیده ام؛ بلکه فقط برای اصلاح امور امت جدم خروج کرده ام .چه بسا به اطمینان سخن یک آخوند آمریکایی که صاحب جایگاه وتریبون است وبه افرادی برچسب ضدولایت فقیه زده بقیه ی مردم خیلی راحت آن فرد را می زنند .

وهدف میان مدت آنها از بین بردن نام ویاد اهل بیت بود که تا 80 سال توانستند باخفقان و... این کار را انجام دهند تمام کانون های فکری تشیع را ازبین بردند ،18 جنایت جنگی که عرب جاهلیت هم انجام نمیداد مرتکب شدند . سابقه ی سر به نیزه کردن وتاختن برجنازه های مبارک نمونه ی آن است، عرب جاهلی هرگزدر ماه حرام جنگ نمیکرد .واین خفقان تا اواسط دوران امام صادق علیه السلام ادامه داشت.شاید در کوتاه مدت ومیان مدت به اهدافشان رسیدند ولی در بلند مدت بخاطر تشکیلات پنهانی ائمه نتوانستند به اهداف برسند ومیدانیم که پیروز میدان کسی است که به اهدافش رسیده باشد وامام حسین پیروز واقعه کربلاست.

در کربلا تصمیم بود که همه کشته شوند واسارتی نباشد سند ما نامه های یزید به ابن زیاد وابن زیاد به شمر وعمر سعد است

اما چه شد؟؟چرا نتوانستند همه راقتل عام کنند؟؟

1-در عصر عاشورا هنگام دستور حمله به خیمه ها 2 برادر بانام سعدبن حارث انصاری و ابو الحتوف حارث انصاری، دو برادر کوفی و هر دو از خوارج بودندو دشمن امام علی وامام حسن وحسین علیه السلام یعنی یک سُنی کامل  که به این عمل اعتراض کردند ودر این راه شهید شدند ونام آنها جزءشهدای کربلاست و که مورد سلام امام زمان وتمام شیعیان درتاریخ اند .

2- هنگام حمله به خیمه ها امام سجاد علیه السلام دستور به فرار دادند و86 نفر هر کدام به جهتی فرار کردند دشمن گیج شد وسر وصدای 10 نفر دیگر از سپاه بلند شد که به زنان وکودکان چه کار داریم ؟که آن ده نفر نیز توسط سپاه یزید خاموش  وتنبیه شدند.

3- خطبه خوانی حضرت زینب سلام الله علیها  درکوفه که با معجزه ی الهی همراه بود و در لحظاتی سکوت محض برقرار شد حتی صدای زنگ شتران خاموش گشت ، اِن تَنصُرُوا اللهَ یَنصُرکُم آیه ی 7 سوره محمد ،ومردم خطبه های آشنای امام علی علیه السلام را از زبان زینب کبری سلام الله علیها شنیدند و ابن زیاد دید نمی تواند آنها را درکوفه نگاه دارد چه رسد به کشتن آنان و اهل بیت امام را به شام فرستاد.

4-  عامل دیگروعده ی الهی بود ،ظهر عاشورا زینب کبری سلام الله علیها دل شوره ای گرفتند که سرنوشت زنان وامام سجاد علیه السلام چه خواهد شد وامام حسین علیه السلام به بانو فرمودند  خدا وند عزت وسلامتی شمارا تضمین نموده است مصیبت می بینید ولی ذلّت نه، در عصرر عاشورا درست است که حضرت عباس سلام الله علیه نبودتا زینب کبری را بر شتران سوار کند ولی امام سجادعلیه السلام بودند وایشان عمه بزرگوار را سوار شتران نمودند . درست است که یهودی قصد خرید فرزند حسین علیه السلام را به عنوان کنیز داشت ولی به اذن خدا دست او خشک شد وهنگامی که علت را پرسید وحقیقت را یافت گفت ما با نشانی از موسی بارگاهی میسازیم وشما با اهل بیت پیامبرتان چه کردید؟؟؟(چرا با نگفتن تمام قضایا در شناخت مردم  از امام وواقعه نقص ایجادمیکنیم؟)

5- سخنرانی امام سجاد علیه السلام در شام وزبان دیپلماتیک ،امام حسین علیه السلام نام هر سه فرزند ذکور خود را علی گذاشتند علت آن درست است که محبت ومظلوم زدایی از امیر المومنین علیه السلام بود ولی یک تاکتیک در کربلا نیز بود دشمن در کربلا در حیرت بود که کدامیک امام بعدی است وهمان علی ابن الحسین معرفی شده در غدیر از زبان پیامبرصلی الله علیه وآله است ، علی اکبری را دید که اشبه الناس خلقا وخلقا به پیامبرصلی الله علیه وآله است علی اکبری رادید که ظهر عاشورا اذان گفت و دید که بانو زینب تنها برای دومرد به میدان آمد وخود را بر بدن آنان افکند امام حسین علیه السلام وحضرت علی اکبر سلام الله علیه، پس یقین نمود که علی اکبر همان علی ابن الحسین است  حتی شادی سپاهیان برای این دوبزرگوار از جنس دیگری بود ،که یزید در شام از امام پرسید شما که هستید ووقتی امام سجاد علیه السلام فرمودند حسین ابن علی ، یزید بسیار تعجب کرد وگفت مگر اورا نکشتید؟؟    

لعنت الله  علی قوم الظالمین  

دانلود سخنرانی استاد مقیمی شب 3 محرم 94

قدرت آگاهی وعلمی واحاطه ی حضرت زهرا سلام ا.. علیها:

در این حدیث حضرت قبل ازجبرئیل از گفتگوی خداوند با ساکنین آسمانها یاد میکند َفقالَ ا...عَزََّوجلَّ یا ملا ئکتی ویا سکان سماواتی.....وبه این ترتیب تا 5 بار کلمه فقال تکرار شده واین یعنی حضرت هم فرشته ی وحی را دیده هم از گفتگوی خداوند مطلع بوده است نظیر آنچه در مصحف نقل شده که ایشان از علم ماکان ومایکون خبر داشته است از امام صادق علیه السلام در مصحف فاطمه مطالبی هست مانند آنچه در قرآن آمده در صورتی که یک کلمه از آن در قرآن نیست ونیز صدای فرشتگان را شنیده واز آنها بهترین بوی خوش را استشمام نموده

نکته دیگر اینکه ایشان بدون واسطه از خداوند وگفتگوی انها وفرشتگان یاد میکند فقال الله نعم ....... ،البته اینکه چگونه از این مطلب با خبر بودند یا اینکه چه مطلب مهمی بوده که جبرییل تقاضای حضور کرده یا هبوط چگونه وبا چه سرعتی بوده از اسرار مهمی است که کشف نشده است.

پژوهشی تازه درباره حدیث کساء از رضا قربانیان